سریال سایمدانگ خاطراتی از نور؛ سریالی تاریخی که توسط سانگ هو یون ساخته شده است. سریال کره ای سایمدانگ با حضور لی یونگ آئه بازیگر نقش یانگوم در دو زمان حال و گذشته جریان دارد و لی یونگ آئه در دو شخصیت ایفای نقش میکند و داستان به این شکل آغاز میشود که پروفسور هنر سو جی یون که دفترچه خاطرات سایمدانگ را در ایتالیا پیدا کرده با خاطرات دفترچه همراه میشود و در تاریخ به عقب میرود و داستان زندگی پرافتخار و عاشقانه هنرمند نابغه ، شین سایمدانگ و لی گیوم در عصر چوسون را بررسی میکند و…
مادر چو یونگ پیل که یک غواص بوده به دلیل پیش بینی اشتباه هواشناسی جانش را از دست می دهد. او برای محافظت از جان مردم شهرش یعنی سامدالری، تصمیم می گیرد کارشناس هواشناسی شود. از طرفی دوست دوران کودکی او، چو سام دال برای موفقیت در رشته عکاسی به سئول رفته اما بعد از اینکه تمام زحماتش یک شبه از بین رفت، به سامدالری بر میگردد…
ژنگ شو یی خبرنگار سخت کوشی است که برای یکی از روزنامه های برجسته چین کار میکند و مصمم است که یک داستان در صفحه اول روزنامه منتشر کند، بنابراین تمام تلاش خود را می کند تا با شی یان یکی از مشهورترین مدیر عاملان جوان چین مصاحبه کند. این دو…
این سریال روایتگر ادامه دوران حکمرانی موهیول، نوه جومونگ است؛ البته شخصیت اصلی داستان پسر او شاهزاده هودونگ میباشد و داستان حول محور او میچرخد. موهیول در این سریال پیر مردی جاهطلب است. داستان در مورد تسخیر امپراطوری ناکرانگ به دست گوگوریو میباشد.
دکترجین از دوره مدرن به ۱۵۰سال قبل به دوران چوسان سفر می کنه ، اون یه نابغه پزشکیه که به عنوان جوانترین دکتر از دانشگاه مدرک گرفته . دکتر جین از اونجایی که خودش رو با استعداد می دونه ، نمی تونه اشتباهات دیگران و دکترهای دیگه رو تحمل کنه ، این موضع باعث شده که اون به یه شخص سرد و سختگیر و خشک تبدیل بشه اما…
چا سو ام قبلا ویولونیست بود، اما اکنون یک رهبر ارکستر است. او حرفه خود را جسورانه و با اشتیاق دنبال کرده و اکنون در موقعیتی قرار دارد که دیگران به آن حسادت می کنند. چیزی که کسی از آن خبر ندارد، این است که چا سو ام یک راز دارد؛ رازی که زندگیش را دگرگون خواهد کرد…
چون سانگ هیوک یک پری است که به راحتی زنان را عاشق خود می کند. 500 سال پیش بال هایش سوختند و حالا با اوه بک ریون ملاقات می کند. زنی زیبا که مردهای زیادی عاشقش شده اند. اما هر زمان که این مردان با او رابطه عاشقانه برقرار می کردند، همیشه تجربه ای نزدیک به مرگ داشتند و سپس از او فرار می کردند. به دلیل بدشانسی، اوه بک ریون با کسی قرار نمی گذارد، اما به شدت می خواهد با مرد رویاهایش روبرو شود…
در گذشته مادر کیم جی یونگ، توسط یک اراذل مورد ضرب و شتم قرار گرفت و جان سپرد. این اراذل فقط 3 سال و نیم زندان گرفت. کیم جی یونگ اکنون بالغ شده و می بیند که قاتل مادرش اصلا تغییر نکرده است. در روزهای هفته، او دانشجوی نمونه دانشگاه پلیس است، اما در تعطیلات آخر هفته، مجرمانی را که احکام خندهداری دریافت کردهاند و به اعمال مجرمانه خود ادامه میدهند، مجازات میکند…
داستان دربارهٔ سومین پادشاه گوگوریو هست که از ابتدای تولدش پیشگویی هایی دربارهٔ او شد و به دلیل همین پیشگویی ها او توسط پدرش رانده شد و به غار گیرین انتقال یافت. او در همین مکان بزرگ شد و بعدها درگیر مشکلاتی شد و برای او سوء تفاهمی به وجود آورد. او به دشمنی علیه پدرش برخاست ولی بعدها متوجه اشتباه خود شد. در زندگی خود بارها تا حد مرگ رفت ولی به کمک شاهزاده بویو نجات یافت. موهیول عاشق او شد ولی به دلایل متعددی از ازدواج با او نا امید شد. سال ها گذشت و او توانست مقام خود را پس بگیرد و رویاهای اجدادش را برآورده کند و در نهایت سرزمینی ساخت که اکنون با نام کره از این کشور یاد می شود و …
داستان این سریال تاریخی که در دوران چوسان روایت می شود درباره ی یکی از اشراف زادگان است که مورد غضب و خشم پادشاه قرار می گیرد و به دستور او باید کشته شوند ، طی اتفاقاتی که رخ می دهد فرزند این اشراف زاده به بیرون از کاخ می رود و توسط خانواده ای به فرزند خواندگی پذیرفته می شود و البته در این بین او باید در این خانواده جدید به شیوه ای رفتار کند تا بتواند رضایت آنها را نسبت به خودش جلب کند. در ادامه سریال خواهیم دید که او باید با سختی ها و دشواری هایی که در مسیر زندگی اش قرار می گیرد کاملا کنار بیاید تا بلکه بتواند راه خود را از میان این همه مشکل به سمت هدفی که در ذهن خود دارد پیدا کند و به سمت آن حرکت کند.
بازگشت ایلجیما به عبارتی ادامه ی سریال بسیار دیدنی ایلجیما می باشد که حکایت از مردی جنگجو و البته با قلبی رئوف و مهربان دارد. ایجیما به مانند زورو مردی عدالتخواه و جنگجوست که به حمایت از مردم سطح پایین جامعه می شتابد. او که در کودکی از خانواده رها شده توسط یه زن و شوهر چینی بزرگ می شه و به کره برگردونده می شه تا پدر و مادرش را پیدا کنه … در همین حین با دال ئی آشنا می شه و برای اولین بار تو عمرش عشق را تجربه می کنه ولی دال ئی به طور ناجوانمردانه و غیر عادلانه به مرگ محکوم شده … ایلجیما تصمیم به نجات دال ئی و گرفتن انتقام اون از مقامات دولتی می گیره و …
هان یی جو توسط هان جین وونگ و لی جونگ هه به سرپرستی گرفته شد. با این حال، پدر و مادر و خواهر کوچکترش هان یو را دوستش ندارند. او همیشه از خانواده اش جدا بود. اکنون هان یی جو با جونگ سه هیوک ازدواج کرده است. او متوجه می شود که شوهرش دوستش ندارد و به خواهرش علاقه دارد. در همان روز هان یی جو تصادف می کند و می میرد. وقتی از خواب بیدار می شود، خودش را در زمان نامزدی می بیند. او برای تغییر سرنوشت و انتقام گرفتن از خانواده اش، نامزدی خود را با جونگ سه هیوک قطع می کند و …
شیم جونگ وو کسی که در آزمون دولتی اول شد، به عنوان همسر یک شاهزاده خانم انتخاب می شود. اما در مراسم عروسی شاهزاده خانم از دنیا می رود. طبق رسوم دوره چوسان، شیم جونگ وو دیگر نمی تواند پست دولتی داشته باشد و یا حتی دوباره ازدواج کند! او با جون سون دوک آشنا می شود. آنها به کمک هم تصمیم می گیرند تا به عنوان واسطه ازدواج، افراد مجرد را به هم برسانند…
ستاره برتر کره “هان جون اوه” حین شرکت در یک تیزر تبلیغاتی دچار سانحه می شود. اما “کانگ یونگ هوا” او را نجات می دهد. زمانی که “هان جون اوه” از خواب بیدار می شود، بدنش توسط روح انتقام جوی “دو ها” تسخیر می شود. “دو ها” یک نجیب زاده در سلسله شیلا بوده که توسط همسرش “هان ری تا” کشته شد…
سو موک ها دختر خوش قلبی که رویای خواننده شدن داشت، در یک جزیره متروکه گرفتار می شود. پس از 15 سال، او از جزیره متروکه نجات می یابد. سو موک ها سعی می کند خود را با دنیای جدید وفق دهد، در حالی که همچنان رویای خوانندگیش را دنبال می کند…
جانگ هو وو به دلیل حافظه عالی و هوش سرشار در کار با اعداد به اولین کارمندی تبدیل می شود که بدون مدرک دانشگاهی در یک شرکت معتبر استخدام می شود. او شبکه ای از فساد و بی عدالتی سیستماتیک را کشف می کند که تنها با از بین بردن یکی از معتبرترین شرکت های حسابداری کره می توان جلوی آن را گرفت…
هی کیونگ متاهل است. او یک دختر به نام کیم جما و یک پسر بیمار دارد. وقتی هی کیونگ عشق اولش را ملاقات می کند، تصمیم می گیرد خانواده اش را رها کند. دختر او بعد از رفتن مادرش روزهای سختی را پشت سر ...