دانلود سریال Cafe Minamdang

این داستان رابین هوده جوان پسری کوچک و بی باکی که کمان سحرآمیزش را در دست می گیره و به مردم فقیر و نیازمندی که از ظلم حاکمان وقت به ستوه آمدند کمک می کنه و در کنار خودش دوستانی مثل جان کوچولو و ماریان داره که اون را توی این مسیر سخت همراهی می کنند.

الیزابت کین که به تازگی همکاری با اف بی آی را شروع کرده، پس از مدتی کوتاه با چالشی سخت روبرو می شود. یک مجرم سابقه دار که دهه ها است از چنگ قانون گریخته، خود را تسلیم قانون می کند اما با این شرط که فقط با الیزابت کین همکاری کند و...

زندگی سخت است و آقای بین همچنان با این مشکلات دست و پنجه نرم می کند و جالبترین راه را برای حل این مشکلات انتخاب می کند…

مارشال رایلن گیونز به زادگاهش در شهری کوچک و فقیرنشین در شرق كنتاكی منتقل می‌شود. در آنجا دوست دوران جوانی‌اش را ملاقات می‌كند كه در گذشته با یكدیگر در معدن ذغال سنگ كار می‌كرده‌اند. او اكنون یكی از فعالان نژادپرستی بوده و به تازگی در یكی از كلیساهای سیاه پوستان بمب‌گذاری كرده است.

سئو یوکیونگ، به عنوان دستیار آشپز در رستورانی ایتالیایی کار می کند. او پس از 3 سال به آرزویش می رسد و دستیار سرآشپز پاستا می شود. سرآشپز “چوی هیون ووک” است که کارش را در ایتالیا یاد گرفته و یکی از بهترین سرآشپزهای کُره است. “چوی هیون ووک” که به جای سرآشپز اخراج شده آمده تصمیم می گیرد تمام زنان سرآشپز رستوران را اخراج کند. عقیده وی این است که زنان نباید در آشپزخانه او باشند. یک روز هم نوبت “سئو یوکیونگ” می شود و این موضوع ماجراهایی را پدید می آورد…

مرد در مقابل زنبور؛ سریالی کمدی ساخته روآن اتکینسون (مستربین) و ویل دیویس است. حکایت مردی به نام ترور است که کار جدیدی پیدا کرده و باید از یک خانه مراقبت کند. اما با ورود یک زنبور مزاحم به خانه شرایط تغییر می‌کند…

در سریال کنستانتین : جان کنستانتین که یک جادوگر و احضار کننده ارواح ماهر است پس از شکست در نجات دادن یک دختر در نیوکاسل به تیمارستانی برای درمان می رود و متوجه می شود که شیاطین دارند وارد زمین می شوند و برای دور کردن شیاطین از تیمارستان خارج می شود و ...

رابط؛ سریالی مهیج با نقش آفرینی ونسان کسل و اوا گرین است. داستان روایتگر حوادث پرمخاطره و دلهره آوری در عصر کنونی است که به کاوش درباره اینکه چگونه اشتباهات گذشته پتانسل نابودی آینده ما را دارند می پردازد…

بهزاد یک پلیس سرسخت و خشن است که به عنوان رئیس اداره جنایی در آنکارا مشغول کار است. او در حالی که به همراه تیمش مجرمان را دستگیر می کند، ناخواسته درگیر مشکلات بسیاری می شود و...

هدف هایی که دنبالشون میرن هیچوقت نمیتونن در برن . ولی این تیم آدمکشی یهو میبینه داره از یه دختر پنج ساله مراقبت میکنه. و حالا زندگی خانوادگیِ یه تیم از قاتل های استخدام شده ی خونسرد و خونگرم و یه دختر کوچولوی معصوم شروع میشه. آیا میتونن بین بچه داری و کار، اعتدال ایجاد کنن؟ و این خانواده ی موقتی، شادی رو پیدا میکنه؟